آیا والدین واقعاً می توانند فرزند محبوب داشته باشند و دیگران را کمتر دوست بدارند؟

به گزارش وبلاگ نت قشم، بسیاری از والدین نگران داشتن فرزند دوم هستند. پس از تولد اولین نوزاد، تعجب می نمایند که چگونه می توانند شخص دیگری را اینقدر دوست داشته باشند. بعلاوه نگران هستند که آیا تولد فرزند دوم بر پیوند آن ها با اولی تأثیر می گذارد یا خیر. آن ها نمی خواهند فرزندی که آن ها را به پدر و مادر تبدیل نموده است احساس جایگزینی کند.

آیا والدین واقعاً می توانند فرزند محبوب داشته باشند و دیگران را کمتر دوست بدارند؟

در پاسخ به این نگرانی اغلب کلیشه های خوش بینانه و اغلب درست، حداقل تا حدی، آغاز می شوند. مردم معمولاً می گویند که فقط قلب شما دو برابر لبریز می گردد. اما اگر اینطور نباشد چه؟

فرزند دوم فرزند محبوب است؟

کمتر چیزی می تواند والدین را برای مرحله نوزادی آماده کند. حتی اگر قبلاً این کار را انجام داده اید، اضافه کردن یک کودک دیگر به ترکیب در حالی که اولین کودک شما هنوز کوچک است می تواند چالش برانگیز باشد. با این تغییر احساسات بزرگی در افراد بزرگسال و کوچک به وجود می آید و زمانی که شما کم خواب باشید، این احساسات تشدید می شوند.

اولین فرزند یک تغییر مهم در دنیا بینی شما به وجود می آورد. شما باید فداکاری یاد می گرفتید و این بلافاصله قلب و احساسات شما را به هدف آن فداکاری گره می زد. کودک دوم همان احساسات و تغییر دیدگاه را ایجاد نمی نماید، زیرا شما در حال حاضر در حالت ایثار هستید و بنابراین احساس می کنید که با او ارتباط برقرار نمی کنید. به او زمان بدهید و برای روابط منحصربه فرد با هر دو فرزندتان بجنگید.

به خاطر داشته باشید شما هنوز واقعاً شخصیت او را نمی شناسید. مدتی طول می کشد تا این ارتباط ظاهر گردد. هنگامی که او آغاز به پاسخ دادن به شما کرد (مثل لبخند زدن) و شخصیت او ظاهر شد، همه چیز تغییر خواهد نمود.

هالی شیف، روانشناس بالینی می گوید: بچه دوم می تواند سخت تر باشد، به خصوص زمانی که بچه بزرگ تر هنوز یک کودک نوپا است. این موضوع می تواند در نوع احساسات نقش داشته باشد، بخصوص که در آن سن خود را از وظایف والدینی خسته می بینید.

بچه ها شما نیز نسخه ای از یکدیگر نخواهند بود و هیچ راه رسمی برای دوست داشتن یک کودک وجود ندارد. احتمالا متوجه می شوید که ارتباط با بچه هاتان فرق دارد. یکی عاشق در آغوش گرفتن است. دیگری می خواهد بی پایان با او بازی کنید. شیف می گوید این نه نها طبیعی است، بلکه پایه ای برای تماشا بچه هاتان به عنوان انسان های کوچک مجزا اما به همان اندازه بزرگ می گردد.

دکتر شیف می گوید: این حالت شما را به پدر و مادر بهتری تبدیل می نماید، زیرا به شما امکان می دهد بچه ها خود را به عنوان فرد و روابط با هر یک را به روش خاص و منحصربه فرد خودش ببینید. در قلب پدر و مادر برای هر دو فرزند جا وجود دارد و شما هر دو را دوست دارید، هر کدام به روش خاص خود.

بچه ها سزاوار دوست داشتن هستند، نه اینکه کنار گذاشته شوند یا درجه دوم در نظر گرفته شوند. هر والدینی که چنین احساسی داشته باشد باید به یاد داشته باشد که او جزو بزرگسالان خانه است. ما به عنوان والدین باید احساسات خود را مدیریت کنیم.

شیف می گوید: خیلی خوب است که پدر و مادر روی این احساسات سخت تأمل نمایند و با آنچه که احساس می نمایند هماهنگ باشند و آن را بهتر درک نمایند. اگر متوجه شوند که احساساتشان به طور قابل توجهی در توانایی آن ها برای مراقبت و ارتباط با کودک تاثیر می گذارد، باید به خاطر کودک به آن ها رسیدگی نمایند. پدر و مادر باید مطمئن باشند که این افکار یا احساسات را برای خود نگه می دارند و باید بتوانند با شریک خود درباره آنچه که احساس می نمایند صحبت نمایند. این کار به داشتن حمایت عاطفی یاری می نماید.

بعلاوه یک درمانگر می تواند به آن ها یاری کند تا احساسات خود را سامان دهند و با این تغییر بزرگ زندگی کنار بیایند.

خودتان را به خاطر احساساتتان شرمسار نکنید، اما مطمئن شوید که آن ها را به روشی سالم بیان کنید که به بچه هاتان عشق و لطفی بدهد که لایق آن هستند.

اگرچه ممکن است این اعتراف ناخوشایند باشد، اما بسیاری از والدین در میان بچه ها خود فرزند محبوب دارند. آیا این به معنی والدگری بد است؟

فرزند محبوب

جسیکا گریفین (Jessica Griffin)، دانشیار روانپزشکی و اطفال در دانشکده پزشکی دانشگاه ماساچوست، می گوید: هر پدر و مادری فرزند محبوب خود را ندارند، اما بسیاری از آن ها هم به یک فرزندشان علاقه بیشتری دارند. داده ها نشان می دهد که مادران، به ویژه، نسبت به بچه های که ارزش های مشابهی با آن ها دارند و بیشتر با خانواده هم نشین هستند و ویژگی هایی مانند جاه طلبی یا شغل محور بودن دارند، حس طرفداری نشان می دهند.

صرف نظر از علت، بعضی تحقیقات نشان می دهد که بسیاری از والدین تقریباً به طور قطع دارای سوگیری در علاقه به بچه ها هستند. چه به آن اعتراف نمایند یا نه. در یک مطالعه در بریتانیا نشان داده شده است که تا 74درصد از مادران و 70درصد از پدران رفتار ترجیحی با یک فرزند خود نشان می دهند.

در تحقیقات دیگری، زمانی که والدین مورد آنالیز قرار گرفتند، تنها 10درصد به داشتن فرزند محبوب اعتراف کردند که نشان می دهد برای بیشتر مادران و پدران، احساس طرفداری، راز خانواده است.

تحقیقات نشان می دهد که در والدینی به داشتن فرزند محبوب اعتراف می نمایند، ترتیب تولد نقش مهمی در علاقه آن ها دارد. بر اساس همان نظرسنجی، والدینی که پذیرفتند فرزند محبوب خود را دارند، تمایل زیادی نسبت به آخرین متولد خانواده نشان می دهند. به طوری که 62درصد از والدینی که دو فرزند دارند، فرزند کوچک خود را انتخاب می نمایند. 43درصد از والدین دارای سه فرزند یا بیشتر، آخرین فرزند خود را ترجیح می دهند، 30 درصد، وسطی را انتخاب می نمایند و تنها 19درصد به سمت فرزند بزرگ تر خود متمایل هستند.

طرفداری نسبت به کوچک ترین فرزند اغلب به مهارت های اجتماعی و عاطفی مرتبط با ترتیب تولد مربوط می گردد. از آنجایی که والدین تمرین بیشتری در تربیت فرزند نموده اند، ایده بهتری درباره نحوه شکل دادن به دوران کودکی بچه ها خود دارند و می دانند چه ویژگی هایی برای انتقال مهم هستند.

والدین تمایل دارند از کودکی حمایت نمایند که بیشتر شبیه آن ها باشد، خودشان را به آن ها یادآوری کند یا چیزی را که آن ها موفقیت می دانند، نشان دهد. بچه ها کوچک تر به احتمال زیاد به وسیله والدینی بزرگ شده اند که با گذشت زمان و تجربه، اعتماد به نفس و مهارت بیشتری در تربیت فرزند خود دارند.

فرزندپروری بد؟

اگرچه والدین اغلب فرزند محبوب دارند، اما بسیاری از آن ها احساس گناه می نمایند، زیرا می دانند که نشان دادن اولویت یک فرزند بر دیگری تأثیر طولانی مدتی بر احساس ارزشمندی فرزندشان خواهد داشت. این نگرانی کاملاً بی اساس نیست.

بچه های که در خانواده هایی بزرگ می شوند که احساس می نمایند با آن ها ناعادلانه رفتار می گردد، ممکن است احساس عمیقی از بی ارزشی را تجربه نمایند. آن ها ممکن است احساس نمایند که به نوعی دوست داشتنی نیستند یا ویژگی های خاصی را که برای دوست داشتن دیگران ضروری است، ندارند. احساس نخواستنی بودن در خانواده می تواند منجر به ترس و ناامنی گردد. بچه ها ممکن است از خود دفاع نمایند و سعی نمایند بیش از حد با دیگران خوب و خوشایند باشند.

اما برای بیشتر والدین، نگرانی ها نابجاست. شواهد نشان می دهد که اگر رفتار ترجیحی بسیار افراطی نباشد، بیشتر بچه ها تحت تأثیر آن قرار نمی گیرند.

گاهی اوقات والدین در نشان دادن عشق و محبت خود به یک فرزند آشکار عمل می نمایند. اما وقتی والدین مطلع و عاقل هستند و تمام کوشش خود را می نمایند تا اطمینان حاصل نمایند که هر گونه احساس نزدیکی یا فاکتور دوست داشتن یک فرزند واضح و روشن نباشد، بچه ها احساس نمی نمایند که ارزش محبت و حمایت والدین خود را ندارند.

در واقع، در بیشتر موارد، بچه ها ممکن است حتی ندانند که والدین آن ها خواهر یا برادرشان را ترجیح می دهند. در یک مطالعه، افرادی که اظهار داشتند والدینشان فرزند محبوب دارند مورد پرسش قرار گرفتند. به طور حیرت آوری چهار نفر از هر پنج نفر ادعا کردند که خواهر یا برادرشان نسبت به آن ها مورد لطف بیشتر والدین قرار گرفته است. آماری که به ظاهر غیرمحتمل می رسد. مطالعات دیگری نشان داده است که بچه ها در بیش از 60درصد مواقع به اشتباه تشخیص می دهند که فرزند محبوب کیست.

البته، این امکان وجود دارد که والدین در پنهان کردن ترجیحات خود بسیار بهتر از آنچه شما انتظار دارید عمل نمایند یا ما در حدس زدن واقعی فرزند محبوب بسیار بد باشیم.

اگرچه ممکن است فکر کنید که بچه ها به طور غریزی می دانند که آیا والدینشان فرزند محبوب دارند یا نه، اما داده ها شگفت انگیز است. بچه ها ممکن است تصور نمایند که فرزند اول یا آخری خانواده مورد علاقه است، یا فرزندی که در خانواده بیش از حد خوب است و استرس والدینی کمتری ایجاد می نماید. در حالی که در واقع، والدین ممکن است دلایل متفاوت و متنوعی برای طرفداری داشته باشند، مانند طرفداری از کودکی که بیشترین مشکل را دارد یا کودکی که شبیه به آن ها است.

در بیشتر موارد، بچه ها نمی دانند والد یا والدینشان کدام خواهر یا برادر را ترجیح می دهند که کاملاً خوب است. حتی انتظار می رود والدین فرزند محبوب داشته باشند و نباید احساس گناه نمایند اگر به یک کودک نسبت به دیگری نزدیک تر هستند.

اگرچه بچه های که فکر می نمایند آخرین فرزند مورد علاقه هستند، اعتماد به نفس پایین تر و اندازه افسردگی بالاتری دارند، در بیشتر موارد، بچه ها نمی دانند والد یا والدینشان کدام خواهر یا برادر را ترجیح می دهند. شاید اینکه فرزند محبوب واقعاً کیست چندان مهم نباشد.

عشق به بچه ها کمتر نمی گردد

به والدین یا بچه های که متوجه می شوند طرفداری بر روابط یا سلامت روان آن ها تأثیر می گذارد توصیه می گردد با یک متخصص اطفال یا ارائه دهنده خدمات سلامت روان صحبت نمایند. بیشتر عدم تعادل ها را می توان با تاکتیک های ساده ای که نشان دهنده مراقبت و توجه است، رفع کرد.

اگرچه والدین ممکن است به راحتی به طرفداری خود اعتراف ننمایند، اما مطمئناً اگر احساس نزدیکی به یک کودک نسبت به دیگری پیدا نمایند، تنها نخواهند بود. بیشتر مادران و پدران فرزند محبوب دارند و این اشکالی ندارد.

روزهایی پیش می آیند که به دلایل مختلف ترجیح می دهیم در کنار یک کودک باشیم تا کودک دیگر. نکته مهمی که باید به خاطر داشته باشیم این است که داشتن فرزند محبوب به این معنا نیست که بچه ها دیگر خود را کمتر دوست داریم.

چگونه والدین می توانند آسیب ها را رفع نمایند

والدین باید به یاد داشته باشند که نمی توان با بچه ها مساوی رفتار کرد زیرا آن ها متفاوت هستند. کاری که والدین می توانند و باید انجام دهند، رفتار منصفانه با بچه هاشان با برآوردن تمام نیازهای آن هاست. مهم است که به یاد داشته باشید که نیازها با خواسته ها فرق دارد. نیازهای بچه ها عشق، محبت، صمیمیت و گذراندن وقت با والدین است. والدین می توانند نیازها را برابر برای همه اجرا نمایند. انجام این کار نه تنها برای رفاه هر کودک، بلکه برای روابطی که او باید با دیگری در طول زندگی داشته باشد نیز مهم است. پیوندهای خواهر و برادری بسیار مهم است. با افزایش سن والدین اهمیت بیشتری هم پیدا می نماید و اگر خواهر و برادر خانواده صمیمی یکدیگر باشند، یکی از قوی ترین و طولانی ترین پیوندهای زندگی ساخته می گردد. با انتخاب یک فرزند محبوب، این امکان وجود دارد که این پیوند را تضعیف کنید و خواهر و برادرهایی داشته باشید که با یکدیگر محتاط و در بدترین حالت، از یکدیگر متنفر هستند.

سخن پایانی

والدین ممکن است به دلایل زیادی یک فرزند را بر دیگری ترجیح دهند. کودکی ممکن است خلق و خوی بهتر یا رفتار خوبی داشته باشد. اما باید هر روز به بچه هاتان احساس ویژه ای بدهید. آن ها ممکن است شبیه شما باشند یا شما را به یاد یکی از اقوام مورد علاقه تان بیندازند اما صرف نظر از علت علاقه، هر کودک باید احساس کند که دوستش دارید و خاص است تا به طور کامل شکوفا گردد. طرفداری آشکار از یک فرزند نسبت به خواهر و برادرش، به ویژه برای مدت طولانی، می تواند تأثیر منفی قابل توجهی بر دیگر بچه ها شما داشته باشد. ممکن است علاقه نشان دادن تفاوتی در عشقی که شما احساس می کنید، ایجاد نکند اما می تواند برای بچه ها شما چنین به نظر برسد، چه آن هایی که مورد لطف هستند و چه آن هایی که نیستند. باید تشخیص دهید که طرفداری از یک کودک چیست و چه نیست. ترجیح دادن یک کودک نسبت به دیگری ممکن است وجود داشته باشد اما علاقه مندی به این معنا نیست که یک کودک را بیشتر از دیگری دوست داشته باشید. به این معنی است که شما به یک کودک بیشتر از خواهر و برادرش توجه می کنید. هر چقدر هم که ممکن است بی گناه به نظر برسید، اینطور نیست و این کار می تواند عواقبی برای همه بچه ها شما در طول زندگی داشته باشد و بر روابط آن ها با یکدیگر و با شما تأثیر بگذارد.

منبع: Parents

منبع: دیجیکالا مگ

به "آیا والدین واقعاً می توانند فرزند محبوب داشته باشند و دیگران را کمتر دوست بدارند؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "آیا والدین واقعاً می توانند فرزند محبوب داشته باشند و دیگران را کمتر دوست بدارند؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید